ساختن فیلم یا نوشتن رمان درباره امام خمینی (ره) سخت است
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۱۳۷۸۶
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «روحالله»؛ روایت مستند زندگی امام خمینی (ره) همزمان با آغاز چهلوچهارمین دهه فجر انقلاب اسلامی در فروشگاه کتاب بهنشر با حضور بهروز افخمی (منتقد)، محمد رودگر (پژوهشگر)، محمدقائم خانی (دبیر نشست) و هادی حکیمیان (نویسنده اثر) نقدوبررسی شد.
حکیمیان درباره ایدهیابی و روند نوشتن این اثر گفت: چندین سال قبل داشتم برای خودم درباره امام مطالعه میکردم که دیدم ایشان چقدر قبل از دهه ۴۰ فعالیت سیاسی داشتهاند؛ اما ما عمدتاً امام را از سال ۴۲ میشناسیم و همهجا این شخصیت طوری معرفی شده که انگار کار سیاسی خود را از سال ۴۲ شروع کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حکیمیان درباره نوع زندگینامهنویسی و جزئیات این کتاب اینطور توضیح داد: در مقدمه کتاب گفتهام که در این اثر صرفاً به رخدادها و حوادثی که در شکلگیری شخصیت امام مؤثر بودهاند پرداختهام. علاوهبر آنها، انقلاب اسلامی و اندیشههای امام هم برایم مهم بود. به این دلیل میبینیم که در این کتاب به زندگی شخصی ایشان نپرداختهام و حتی نگفتهام چند فرزند داشتهاند. این کتاب میخواهد به چند سوال اساسی پاسخ دهد: اینکه چه لزومی داشت در ایران انقلاب شود؟ چه دلیلی داشت که این انقلاب مذهبی باشد؟ و همچنین بحث غربستیزی و آمریکاستیزی که یکی از مؤلفههای انقلاب اسلامی است. میگفتند غربستیزی در اندیشههای امام نبوده است؛ اما امام خمینی در سخنرانیهایش بیشتر از اینکه به شاه حمله کند به آمریکا حمله میکند؛ یعنی ذهنیت آمریکاستیزی از همان ابتدا در ماهیت انقلاب اسلامی بوده است. برای مثال در این کتاب با جزئیات به موضوع انقلاب سفید پرداختهام که نه تنها جریان مذهبی و ملیگراها که حتی چپها هم این حرفهای شاه را درباره انقلاب سفید جدی نمیگرفتند؛ چون اساساً کلیت این ماجرا فکر شاه نبوده و برنامههایی از سوی آمریکا بوده است.
این نویسنده افزود: به طور شخصی اجازه نداشتم که درباره شخصیت امام تخیل کنم. در کشور ما هنوز انسانهای زیادی هستند که از نزدیک ایشان را دیدهاند و طبیعتاً کار نوشتن درباره این شخصیت را سخت میکند. در این داستان در حد دو سه مورد و خیلی کوتاه تخیل داشته و عمدتاً نقلقولها را هم دقیقاً بر اساس اسناد و مدارک موجود آوردهام. همچنین در این کتاب برخی اسناد وجود دارند که برای اولینبار منتشر شدهاند.
این اثر میتواند مرجع داستاننویسان و فیلمسازان قرار بگیرد
بهروز افخمی درباره کم بودن روایتهای موجود درباره امام و لزوم انتشار کتابهایی مانند «روحالله» گفت: ساختن فیلم یا نوشتن رمان درباره امام کار سختی است و وقتی شروع میکنید باید بدانید که آن اثر ممکن است توقیف شود یا مدتها در حبس باقی بماند. علتش توان امام برای برپا کردن شورش است که هنوز باقی و زنده است. من درباره زندگی امام خمینی (ره) میخواستم فیلمی بسازم؛ اما به دلایلی نشد. کتاب «روحالله» اثر آقای حکیمیان از این نظر که از نظارت یا دخالت به دور مانده است، کار ارزشمند و درخشانی است. این اثر میتواند برای من منبع ساخت تعدادی فیلم شود. در این کتاب، جهتگیریهای درست، مستند، معتبر و خیالانگیز وجود دارد. ذهنی خلاق این را نوشته است و میتواند مرجع کسانی قرار بگیرد که میخواهند درباره امام خمینی (ره) کارهای داستانی کوتاه و بلندی به صورت فیلم یا رمان تولید کنند.
این کارگردان و منتقد به ماهیت داستانی اثر اشاره کرد و افزود: فکر میکنم این کتاب علاوهبر اینکه معتبر و مستند است داستانی نیز است؛ یعنی با تخیل و خلاقیت رماننویس نوشته شده است. داستاننویس کسی است که صحنهها را میبیند و سعی میکند شما را هم وادار کند به شنیدن و دیدن. نکته مهم در این شیوه نوشتن یعنی متخیل و خلاقانه نوشتن این است که امکان غرق شدن مخاطب را در فضای داستان فراهم میکند تا خواننده برداشت خود را داشته باشد. چه در نقد ادبی و چه سینمایی وقتی به کارهایی میرسیم که حق داستاننویسی را ادا کردهاند متوجه میشویم که تحلیل به تفسیر به رأی و دلبخواهی تبدیل میشود و نمیتوان به آسانی چنین آثاری را تحلیل کرد.
چرا نمیتوانیم درباره شخصیت امام (ره) به راحتی حرف بزنیم؟
محمد رودگر نیز به عنوان منتقد ضمن اشاره به شجاعت و شهامت نویسنده در دنبال کردن چنین سوژهای گفت: هنرمند اگر واقعاً بخواهد کار هنری انجام دهد و عزمش را جزم کرده و کاربلد و درسخوانده هم باشد، کسی نمیتواند جلویش را بگیرد. به نظرم رقابتهای سیاسی و محدودیتها و سانسور باعث میشوند که هنرمند چندلایهپذیر شود و به سراغ کارهای ارزشمندتر برود؛ اما مشکل اصلی جای دیگری است. انقلابی بر محوریت یک شخص صورت گرفته است و اگر امام خمینی نبود این انقلاب نبود. این شخص در ارکان این مملکت تأثیر گذاشته است. این مسئله انکارناپذیر است؛ اما چرا نمیتوانیم درباره این شخصیت حرف بزنیم؟ اگر جای دیگری بود درباره کوچکترین اتفاقات تاریخی و سیاسی و خردهشخصیتها و حتی خردهتیپها چه فیلمها و رمانهایی ساخته نمیشد. چرا اینجا نمیتوانیم؟ حقیقت این است که اتفاقاتی بعد از انقلاب ۵۷ رخ داد که همینطور از ایدهها و آرمانهای انقلاب -که به نظر بعضیها بلندپروازانه بود- فاصله گرفتیم و رجوع دوباره به آن آرمانها از نظر برخیها ممکن است مشکل ایجاد کند. جنگ، جنگ روایتهاست. روایتی که من میخواهم ارائه بدهم ممکن است با روایتی که روی میز برخیهاست متفاوت باشد.
وی در پایان صحبت خود درباره ادعای نویسنده کتاب «روحالله» افزود: ادعای آقای حکیمیان در این اثر این است که نمیخواهد رمان صفر بنویسد یا کار تاریخی ارائه دهد؛ چون کتابهای دیگری در این زمینه نوشته شدهاند. این نویسنده میخواهد روایتی را از خود ارائه دهد و میخواهد به مسئله «روایت» ارج دهد.
کد خبر 5699681 فاطمه میرزا جعفریمنبع: مهر
کلیدواژه: نقد کتاب بهروز افخمی امام خمینی هادی حکیمیان انقلاب اسلامی ایران کتاب و کتابخوانی هفدهمین جشنواره شعر فجر دهه فجر کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب ایران استوار انقلاب اسلامی ایران نقد کتاب ترجمه حوزه هنری انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی نمایشگاه فناوری های محتوای فضای مجازی انقلاب اسلامی درباره امام امام خمینی روح الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۳۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناخدا صمدی: امام خمینی(س) اردیبهشت 58 فرمودند «ارتش باید بماند»/ پیش از آن پرسنل ارتش در پادگانها امیدی به فردای خود نداشتند/ ابراهیم متقی: خلیج فارس یکی از حوزههای اصلی تهدید بوده، هست و خواهد بود
همایش روز ملی خلیج فارس عصر امروز(دوشنبه 10 اردیبهشت ماه) در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، ناخدا هوشنگ صمدی در این مراسم گفت: 22 بهمن سال 57 انقلاب بزرگ اسلامی ما به ثمر رسید. ارتش ایران که قبل از انقلاب پنجمین ارتش جهان بود، مورد صدمات بسیار زیادی قرار گرفت. معاندین شعار انحلال ارتش را میدادند یا ارتش بی طبقهبندی توحیدی میخواستند. ولی امام خمینی(س) اردیبهشت 58 فرمودند که «ارتش باید بماند». ارتش فهمید که باید بماند؛ چون پیش از آن پرسنل ارتش در پادگانها امیدی به فردای خود نداشتند و سرنوشت آنها نامشخص بود.
وی یادآور شد: در روزهای اول انقلاب مدیریتهای رده بالای ارتش شامل ارتشبد، سپهبد، سرلشکر و سرتیپ از ارتش رفتند و رده میانی ارتش سرهنگ، سرهنگ دو و سرگرد به نام «افسران ارشد»، به خواسته یکی از نمایندگان مجلس 13 هزار نفر تسویه شدند. این نماینده تقاضای انحلال تیپ نوهد را داشت. تیپ نوهد یکی از برجستهترین افراد نیروی زمینی است. این فرد نه اطلاع از سازمان این تیپ داشت و نه اطلاع از وظایف سازمانی آن داشت، فقط میخواست منحل شود. شهید بزرگوار چمران در مجلس از این موضوع ممانعت کرد. بعد از این جریان ارتش تقریبا نیمه ایستاده بود.
ناخدا صمدی اظهار داشت: 15 خرداد 58 غائله عرب در اهواز شروع شد. اول به عنوان کار فرهنگی ثبتنام کردند و بعد آرام آرام به یک گروه نظامی تبدیل شد. یک مقداری نا به سامانی در خرمشهر به جریان افتاد. استاندار خوزستان دریادار مدنی، فرمانده نیروی دریایی هم بود، به گردان تکاوران دستور داد که یک واحد برای تأمین امنیت خرمشهر به کمک شهربانی بفرستیم. 35 نفر به فرماندهی یک افسر و بلافاصله 35 نفر با سلاح سنگین برای کمک به ژاندارمری در پاسگاههای بین شلمچه و خرمشهر رفتند. یک واحد 35 نفره هم برای تأمین امنیت بندر امام اعزام شد و یک واحد هم با سلاح سنگین از خرمشهر به آنجا رفت.
وی با اشاره به اینکه این واحدها روزانه از تحرکات دشمن گزارش میدادند، تصریح کرد: گزارشها بررسی و شورای ستادی انجام میشد و به تهران میرفت. تهران به ارتش و ستاد ارتش به سیاسیون اطلاع میداد، ولی متأسفانه سیاسیون قبول نمیکردند. با همین وضعیت ارتش پیش رفت. اسفند 58 عراق در شمال خلیج فارس یک مانور دریایی 10 روزه تشکیل داد. ستاد نیروی دریایی بوشهر و خرمشهر را مسئول کرد ابن مانور را زیر نظر بگیرد. بعد از پایان این مانور مسائل بررسی و به تهران گزارش شد. با یک جمله معتبر نظامی نوشتیم که «قرائن نشان میدهد دشمن برای جنگ آماده میشود».
ناخدا صمدی ادامه داد: این مسائل از ستاد ارتش به سیاسیون منتقل شد و متأسفانه سیاسیون به هیچ وجه قبول نمیکردند. صحبتشان این بود که بیشترین پرسنل عراق شیعه است و انقلاب را هم به ما تبریک گفتند و لذا به ما حمله نخواهند کرد. ارتش فروردین ماه یک مانور یک ماهه در شمال خلیج فارس تشکیل داد و فرماندهان متوجه نقاط ضعف و قوت واحدشان شدند. از 18 اردیبهشت 59 آمادهباشها در ارتش آغاز شد و ارتش آماده جنگ بود. 10 بخشنامه برای ارتش صادر شد که همه در مسیر تشعیف ارتش بود؛ یکی تنزل خدمت سربازی از دو سال به یک سال بود.
وی اظهار داشت: نیروی دریایی ارتش 200 فروند موشکانداز تندرو از فرانسه خریداری کرده بود. رئیس دولت موقت و وزیر امور خارجه، از نظر من خائن، گفتند اینها را لازم نداریم. التماس کردیم که این کشور نیروی دریایی قوی میخواهد. 1800 کیلومتر مرز دریایی فقط در جنوب داریم. باز هم آقایان قبول نکردند و 200 فروند به عربستان سعودی رفت؛ پولش را ما دادیم و آنها استفاده کردند. در آغاز جنگ ما از این موشکاندازها فقط 10 فروند داشتیم و در شصت و هفتمین روز جنگ پرونده نیروی دریایی عراق بسته شد؛ اگر 200 فروند داشتیم چه میشد؟ شما قضاوت کنید.
ناخدا صمدی تأکید کرد: 26 مرداد 59 طرح عملیاتی جدید تصویب شد و به واحدها ابلاغ شد. فرمانده ناو تیپ هشتم در خرمشهر تصمیم گرفت ناوهای خودش را از اسکله خرمشهر جدا کند و به شمال خلیج فارس ببرد و جایی که طرح نشان داده، مستقر کند. دوم شهریور ناو نقدی با دو فروند سوخو عراقی در شمال خلیج فارس روبرو شد و بلافاصله هر دو سوخو را پایین آورد. این غافلگیری است یا جنگ است؟ پس ما از روز دوم شهریور در منطقه با دشمن درگیر هستیم؛ جلو میرویم و واحدها برای عملیات آماده میشوند. 23 شهریور دژبان از فرودگاه بوشهر به من زنگ زد که جانشین فرمانده نیروی دریایی الآن پیاده شده است. پرسیدیم مأموریت چیست؟ گفت آمدهام اینجا اولین قرارگاه مقدم جنگ دریایی را در بوشهر درست کنیم. 31 شهریور که حمله عراق شروع شد، نیروی دریایی در بوشهر آماده عملیات بود و اولین امریه به نام تکاوران صادر شد.
وی در پایان گفت: وضعیت درگیری ما با عراق به اینجا خاتمه پیدا نمیکند. در تمام طول مدتی که من در ارتش هستم میدانم که ما با عراق دشمنی داشتهایم. 1432 در شیراز دوره مقدماتی میدیدم و اساتید در درسهای تاکتیکی همیشه میگفتند دشمن در غرب است. ما قبل از انقلاب تهدید دیگری از شمال داشتیم و همه اینها را خرجگذاری کرده بودیم و این طرف هم همین کار را کردیم. بین طلائیه و شلمچه 90 کیلومتر راه است؛ ما هر سال دو مانور تابستانی و زمستانی در این منطقه داشتیم. ارتش وقتی موقعیت را دید متوجه شد که اینجا بهترین راه برای ورود عراق است و محلی به نام «گردان دژ» در اینجا درست کرد و 32 سنگر در این 90 کیلومتر درست شد که تا زمان انقلاب هم بود.
به گزارش خبرنگار جماران، ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نیز در این مراسم گفت: جنگ خط سیاسی نمیشناسد؛ یک امر واقعی و ضرورت اجتنابناپذیر برای کشور است و دفاع هیچگاه خط بردار نیست. اگر مباحث ژئوپلیتیکی را ما امروز درک نکنیم، فردا تهدیدات گریبان ما را خواهد گرفت. اگر امروز کسانی که واقعا درک راهبردی، روح ملی و تفکر مقاومت دارند را نادیده بگیریم، طبیعی است که در آینده با چالشهای بیشتری رو به رو خواهیم شد.
وی با تأکید بر اینکه مسأله مربوط به خلیج فارس امروز یک موضوع بینالمللی است، تصریح کرد: همواره انگلیسیها دنبال این بودهاند که موقعیت ایران را در محیط منطقهای کوچک کنند و کاهش بدهند. دانشجویان سیاست بدانند که آینده این اندیشه فراروی شما هم خواهد بود. تفکر انگلیسی از قرن نوزدهم بحث «تفرقه بیانداز و حکومت کن» بود. بسیاری از جنگهایی که در محیط منطقهای شکل میگیرد، یک نوع زمینه تاریخی بر اساس یک راهبرد قدرتهای بزرگ را دارد.
متقی افزود: نکته دومی که وجود دارد این است که هر گاه انقلابی به وجود آمده، جنگ اجتنابناپذیر بوده است. چون انقلابها قادر خواهند بود که موازنه قدرت را تغییر بدهند و ایران میتوانست موازنه قدرت را در فضای صلحآمیز محیط اجتماعی منطقه دگرگون کند. اما اندیشه عراقی بعثی مبتنی بر مقابله با ایران بود. عراقیها ناسیونالیسم عرب را بازتولید کردند و در فضایی که ایران روزهای سخت انقلاب را میگذراند، به کار گرفتند.
وی تأکید کرد: کودتای نوژه، کودتای ساختگی آمریکاییها بود که هم خودشان طراحی کردند و هم خودشان اطلاعات را به ایران دادند و منوچهر قربانی فر هم یکی از کارگزاران این مجموعه بود. به دلیل اینکه مزیت نسبی ایران که نیروی هوایی بود را قبل از اقدامات و عملیات عراقیها تضعیف کنند. مراقب باشید که برخی از مواقع ما در تله قرار میگیریم. تلهگذاری یکی از کارهای قدرتهای بزرگ است؛ برای اینکه هزینههای راهبردی خودشان را کاهش بدهند. لذا این جنگ یک امر اجتنابناپذیر بود.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار داشت: صدام به متفکران عرب گفت این شرایط تاریخی بهترین دورانی است که جهان عرب میتواند بر ایران غلبه کند. چون ساخت اجتماعی پراکنده است و ارتش در یک وضعیت تجزیه شده است. چیزی به عنوان انضباط اجتماعی وجود نداشت. هر روز یک گروه نظامی علیه فرماندهان ارتش تظاهرات میکردند. فقط از بیرون نبود که یک عده کمر به شکستن اقتدار ارتش داشتند؛ متأسفانه در دورانی که انقلاب شکل میگیرد، هیجان و احساس به وجود میآید و از داخل همافران میآمدند و در دانشگاه تهران تظاهرات میکردند. ساخت اجتماعی ایران هم در یک وضعیت جدال قرار داشت. هر روز دانشگاه تهران درگیر مسائل فرعی بود و در دانشکده حقوق ما بیش از 30 گروه سیاسی فعالیت داشتند. طبیعی است که سرویسهای اطلاعاتی این ساختار تجزیه شده را درک کنند و گزارش بدهند.
وی افزود: به یاد دارم که مسعود رجوی اسفند 57 در زمین چمن دانشگاه تهران صحبت کرد و به مهندس بازرگان گفت اگر ارتش را منحل نکنید و فردا کودتا شود، مقصر شما هستید؛ بازرگان و حضرت امام مقاومت کردند و کسانی که اندیشه راهبردی داشتند در ساختار سیاسی ایران مقاومت کردند. افرادی مثل شهید بهشتی، مرحوم هاشمی رفسنجانی و مقام معظم رهبری کسانی بودند که در نگاهشان حفظ ارتش قوت گرفت اما از داخل ضعیف شده بود.
متقی در پایان با تأکید بر اینکه پیچیدگی سیاست به این است که ما در تله تاکتیکی قرار نگیریم، گفت: خلیج فارس یکی از حوزههای اصلی تهدید بوده، هست و خواهد بود. تقسیمبندی ژئوپلیتکی پایدارتر از تقسیمبندی کنش سیاسی است. جدال علیه ایران یا از حوزه این منطقه خلیج فارس خواهد بود و یا پاسخ به دشمن از این حوزه خواهد بود. من امیدوارم حسی که در دوران جنگ وجود داشت دوباره در این کشور زنده شود. دورههای انشقاق، جدایی و همبستگی را خود من دیدهام. امروز روزگار خوبی نیست و ان شاء الله شرایطی ایجاد شود که حس همبستگی برای تقویت امنیت ملی و یکپارچگی ساختاری حاصل شود.